-
تنا سب ناگریــز
دوشنبه 8 خردادماه سال 1391 15:13
هرچه حرفهامان بیشتر میشد، گوش های شنوا کمتر.. و اجبار سکوت، حق نامسلم ما بود!
-
جَو
یکشنبه 7 خردادماه سال 1391 01:00
برای اولین بار خرخره مون رو می جوید اعتماد، و هرچه خرخره مون بیشتر جویده میشد انگار گرمترمون میشد..! _____________________________________ از اونجایی که عادت ندارم بگم پ.ن یا پی نوشت و اینها... لذا همون زیرنویس خودمون رو میریم: انگار تنها جایی که قابل ترک کردن نیست همین بلاگمونه، بنابر این ضمن اطلاع میگم شاید هر وقت...
-
دار و تو
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 03:30
دَر گیرُ دارِ تو، دَرگیرِ دارِ تو..
-
پیچ و تابـــ.. .
یکشنبه 21 اسفندماه سال 1390 19:07
زَدُ بند می شود "با تو" ، زَدُ خورد می شود با دنیا..
-
نقطه
یکشنبه 14 اسفندماه سال 1390 04:44
گفتم: ای بابا باز که داری از درون فریاد میزنی از درون ندا اومد: تا شاید تو بشنوی گفتم: همه ی حرفهای شنیدنی که گفتنی نیستند گفت: اما تو بی خیالی گفتم: بیخیال نشون دادنم معنیش واقعن بی خیال بودنم نیست درون گفت: میدونم گفتم: پس بازم مثل همیشه ساکت شو!!
-
جیب چپ
دوشنبه 8 اسفندماه سال 1390 16:45
ای بابا دنیای ما اونقدر پیچیده هست که این پیچش کلمات دیگه نتونه پیچیده ترش کنه، منطق و فلسفه هم واسه پر کردن جیب چپمون کوچیه...
-
سهم من
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 17:08
سَرَم رو که بالا آوردم نزدیک نیمی از عمرم رفته بود، اما واسه من تو این مدت فقط حسرتش مونده بود..
-
پَر واز
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 16:00
یه روزی دوباره بالهای شکستت التیام پیدا میکنه، اون روز دوباره میتونی اوج بگیری...
-
بیداد
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 02:03
تو رخدادی بودی که رخ نداد..
-
رخدادها..
جمعه 5 اسفندماه سال 1390 15:10
حادثه ها نزدیکتر از اونن که فکرشو بکنی، یهو میان می بَرَندِت، یا به اوج با به فنا.. 145
-
پیمانه ی پر نشده
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1390 22:52
نیم بودنت تردید بود، نیم دیگرش ترس.. هیچکدام یک پیمانه نمیشد..
-
نهیب
چهارشنبه 3 اسفندماه سال 1390 03:46
بی هَوا غَزَل هایم دَر به دَرِ کوچه های تو شدند....
-
معشوق بی جان
سهشنبه 2 اسفندماه سال 1390 23:04
فقط اون تَک پَر بود، ساکت بود و فقط با من می سوخت..
-
New history
دوشنبه 1 اسفندماه سال 1390 01:51
شخم میزنم خاطرات را، تا دوباره این زمین صفر شود، تا دوباره شروع کند به سبکی نو...
-
سکوت آخر
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 02:28
می خواستم رنگین کمان کنم ولی باد سردی وزیدن گرفت..
-
شعر سکوت۲
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1390 05:31
دیگر شـبِ کوچـــه های من یار نداشــت دیر بود ولی، چشم تمنای خواب نداشت چشم درپِیِ عادت شبانه اش بود ولی این شبهای من دیگر مهتاب نداشـــت
-
خفقان
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 02:02
همیشه حرفهای آخر و کسی نمیشنوه، میمونه پیش خودت برای خودت..