-
هسته ای
سهشنبه 19 آبانماه سال 1388 00:36
سیب زمینی فروش محله مان هم تصمیم گرفته دور دیگر در مسابقه شهرت شرکت کند تا با هسته سیب زمینی اش انرژی تولید کند و دنیا را نژاد! دهد..
-
هیچ نمیگویم
جمعه 15 آبانماه سال 1388 04:01
سکوتی بر لب دارم که اگر شکست دیگر مجالی برای هق هق گریه های تو نیست..
-
آموختن
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 00:47
تمام چیزی که باید از زندگی آموخت، تنها یک کلمه است . . . (میگذرد...)
-
بازیچه زمانه..
پنجشنبه 7 آبانماه سال 1388 02:59
و دوست داشتن ها چه زود رنگ مى بازند و بازیچه مى شوند و تو بازیچه بازى زمانه..
-
مرگ دلها..
چهارشنبه 6 آبانماه سال 1388 01:58
حکم دل میگوید تک دل بر زمین افتاده و شاه دل دیگر چیزی برای باختن ندارد همه دل ها بازیچه شدند، دیگر دلی باقی نمانده جز خشت هایی برای کشیدن دیوار و گشنیز هایی براى خوردن و نمردن و برگهای سیاهی برای امید به ادامه شاید برای دلخوشی آن دل های مرده...
-
جماعت ما..
دوشنبه 4 آبانماه سال 1388 04:39
گفتم حداقل تو حرفی بزن، گفت سکوتی تلخ حاکم میشود گفتم چرا؟ گفت چون آنها که حرف میزنند اما چیزی برای گفتن ندارند هم روزی به ته دیگ میرسند. گفتم چطور؟ گفت چون وقتی چیزی برای گفتن نداشته باشی و اصرار بر گفتن داشته باشی مجبور میشوی بلوف بزنی یا داستان سرایی کنی و هر داستانی هم روزی به اتمام میرسد مگر نه؟ گفتم چرا، ولی...
-
رد...
شنبه 2 آبانماه سال 1388 18:37
این اطراف کسی هست که چشمانش به دنبال رد پایت است او را در یاب و رد پای کسی را که دنبالش هستی رها کن چو او هم به دنبال رد پایی دیگر در راه است.. قانون گالیله: زمین گرد است پس هر فرد به دنبال فردی دیگر در راه است بنابر این ما به صورت دَوَرانی به دنبال خودمان میرویم بیایید از خودمون رها شویم...
-
اوباما و مسجد!
شنبه 2 آبانماه سال 1388 18:10
قدمهایت آغازگر روزهای تلخ است ... بایست تا ثانیه های تلخ آغاز نشوند بمان تا با شیرینی بودنت تمام تلخی ها رنگ ببازند ... بمان که با تو هستم.... عقربه های ساعت گویا دیوانه شدند که به کندی زندگی ما توجه نمی کنند و کار خودشان رو انجام میدن. شاید چون دنیای اونها یه قاب گرد و محدوده که فقط حول یک محور محدودتر در حال...
-
سلامی از ورای آشنایی..
جمعه 1 آبانماه سال 1388 03:59
زرد است که لبریز از حقایق شده است تلخ است که با درد موافق شده است شاعر نشدی و گرنه می فهمیدی پاییز بهاریست که عاشق شده است. برای شروع از کجا باید شروع کرد از خودم از تو یا از روزگار....؟ برای آشنایی سلامی به گرمای آفتاب لذت بخش پاییزی.