خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

سلامی از ورای آشنایی..

زرد است که لبریز از حقایق شده است 

تلخ است که با درد موافق شده است 

شاعر نشدی و گرنه می فهمیدی 

پاییز بهاریست که عاشق شده است. 

 

 

 

 

برای شروع از کجا باید شروع کرد از خودم از تو یا از روزگار....؟ 

برای آشنایی سلامی به گرمای آفتاب لذت بخش پاییزی.