خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

مرگ دلها..

حکم دل میگوید تک دل بر زمین افتاده 

و شاه دل دیگر چیزی برای باختن ندارد همه دل ها بازیچه شدند، 

دیگر دلی باقی نمانده جز خشت هایی برای کشیدن دیوار 

و گشنیز هایی براى خوردن و نمردن 

و برگهای سیاهی برای امید به ادامه 

شاید برای دلخوشی آن دل های مرده...