خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

تب گرد


دنیا را شبیه این توپ لیز میبینم

که هر لحظه امکان لیز خوردن می رود..

نظرات 7 + ارسال نظر
سحر دوشنبه 7 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 03:59 ب.ظ http://ir4n.forum.st

سلام
اگه دوست داشتی بیا با هم بنویسیم
جای شما توی جمع ما خیلی خالیه

دختر ماه سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:31 ق.ظ http://sokoote-sarshar.blogsky.com

اما اگه بازیکن خوبی باشی احتمالش کمتر میشه...ضمن اینکه لیز خوردن جزیی از بازیه...نمیتونی باهاش روبرو نشی....

آره اما من که حق انتخاب این بازی رو نداشتم چه کنم؟
(اونها حداقل خودشون انتخاب کردند!)

دختر ماه سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ق.ظ http://sokoote-sarshar.blogsky.com

همیشه این مساله هست که ما در اومدنمون حق انتخاب نداشتیم...اما من همیشه معتقدم هستی از عدم بهتره...هرچند زیاد با کله بخوری زمین!

اما واسه ایده آلیست هایی مثل فرق میکنه!
من هستی رو به هر قیمتی یا هر شکلی نمیخوام
گاهی عدم رو ترجیح میدم

لیلا سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ب.ظ http://www.deyar.blogsky.com

قشنک بود

کوریون سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 07:30 ب.ظ http://chorion.blogsky.com/

خیلی چیز مزخرفی ست ، این که بهر طرف که لیز خورده باشد ،فقط دور خودش چرخیده..

آره خب
برداشت جالبی بود

شهرزاد سه‌شنبه 8 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:04 ب.ظ http://hichopoch.blogsky.com

مهم انتهای این لیز خوردن هست میمونی یا میری؟!

با همه تحملمان طاقت ماندن از ما سلب شده.

(البته این سوال چند بعدی بود و این جواب یک بعدش)

دختر ماه پنج‌شنبه 10 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:01 ق.ظ http://sokoote-sarshar.blogsky.com

چی بگم والا...اونم نظریه بالاخره...اما من همیشه از عدم وحشت داشتم و دارم....

و غرورمان عدم را می طلبد تا وجود زالو وار....!

وحشت همیشه به خاطر نا آگاهی از وجود آنهاست
وقتی نور در اتاق تاریک ترسناک بتابد دیگر ترسی ندارد، نه؟
پس اتاق ترسناک نیست، این جهل ماست که ترسناک است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد