خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

خـــــــــــــــز ا ن

پاییز هزار آغاز و هزار انتهاست

Wanted

دلت هرچقدر هم که گشاد باشه بلاخره یه روز میگیره! 


حالا تو هی خودتو بزن به اون راه 

اونقدر که بلاخره یه روز تو همون راه گم شی

نظرات 10 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 02:17 ق.ظ http://3aban.blogsky.com

سلام.

کاملا با نوشتت موافقم!

مجید سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:06 ق.ظ http://nagoriz.blogfa.com/

دلتنگم و دیدار تو درمان من است...
گاهی بعضی دلتنگیها قشنگه . مثل دلتنگی شیرینی که یادگارعشقی که بهش نرسیدی و همش باهاته. راستش همیشه عشقهایی می مونن که به وصال منجر نمی شن
ببخشید دوست من اگه با نوشتت بی ربط بود

حس قابل درکی بود،
اما فعلا مارو از این حس نصیبی نبوده.!

خواهش میشه

امیر سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:45 ب.ظ http://www.yaghy.blogsky.com

همه ما یک روز دلتنگ میشیم همه ما بیشتر اوقات دلمون تنگ
همه ما تو دل تنگی هامون بد ترین خاطرات یادمون میاد
آخ که چقدر بدم میاد از دل تنگی
میترسم راه گم بشم

رسم اینه که از هرچی بدت میاد سرت بیاد (امیدوارم اینطور نباشه)

...
میشه یه فرقی بین دلگیری و دلتنگی گذاشت؟
دلتنگی میتونه برای یک چیز حتی کوچک بوقوع بپیونده، فقط یک بهانه لازم داره.

اما دلگیری میتونه مسببان زیادی داشته باشه..

شهرزاد سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 08:15 ب.ظ http://hichopoch.blogsky.com/

اگه واقعا یه روز گم می‌شه شد پس خودم رو بزنم به اون راه؟!

سوال مشکلی بود دارم راجع بهش فکر می کنم

بارون سیاه سه‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:18 ب.ظ http://blackrain.blogsky.com

نمیشه ! اصلاً راهی وجود نداره که آدم خودشُ بزنه بهش !
همه ش فیلمِ !

از یه طرف راست میگی
از یه طرف راه زیاده اما همه تکرارین،

در مورد فیلم که یکم فلسفی تر فکر کنی میبینی کل زندگی فیلمه!!
این راه ها فقط جزی از اونن!

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:01 ق.ظ http://3aban.blogsky.com

وقتی عطایی این شعر رو گفت و اقبالی خواند

شاهین نجفی طفلی شیر خواره ای بیش نبود!

عجب!!
حالا مگه ما گفتیم این شعر رو کس دیگه گفته!

آرمین چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:56 ب.ظ http://moka.blogsky.com

دقیقا !
-
دوست من ! خیلی وقت بود نبودی. . !

من ! یا تو..؟!

(خودم که فقط یه مدت کوتا که اونم خونه نبودم)

فرخ چهارشنبه 2 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ http://chakhan.blogsky.com

وقتی اومدی سراغم ُ دلم گرفته بود .. با دیدن پیغامت دلم وا شد ... مرسی

خوبه تونستیم دل کسی رو وا کنیم
کاش واسه خودمون هم راهی پیدا می کردیم

دختر ماه پنج‌شنبه 3 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ب.ظ http://sokoote-sarshar.blogsky.com

من دوست ندارم خودم رو بزنم به اون راه...اما میدونی که جریانه همون غرور و این حرفهاست....

میدونم
درد کشیده طبیب است!

مدیر مرکز جمعه 4 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ق.ظ http://timarestan.blogsky.com/

دلت هرچی هم گرفته باشه بلاخره یه روزی به دریا بودنش پی میبری...

خیلی به دل نچسبمان "چسبید".

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد